• وبلاگ : تخيّلات خزان‌زده يک برگ بيد
  • يادداشت : حسرتي در عين وصل
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محدثه 
    نازكان را سفر عشق حرام است،حرام
    + محدثه 
    - هنوز امام رضا يه قسم منو به حق امام جوادش جواب نداده .... (م يخواستم فراموش كنم،‏نشد)
    - ولي حس بديه حتي اگه بدوني خيلي عاقله! توي اين شرايط يه جور ديگه قرار گرفتم،‏كسي كه بعد از هزار تا مسيج،‏يهمسيج بهم زد،‏گل دختر،‏حلالم كن!‏داشتم ميمردم!ميدونستم مريض ه ...زنگ زدم پشت تلفن از حال رفت ... اصلا‏ًهم يادش نه بخير
    - جريان خواب شما هم عين بنده شده بود،‏تا دم اذان صبح بيدار!‏از اونور تا 10-11 خواب!‏يه زندگي شده بود براي خودش...يه 1 سالي هماين طوري ادامه پيدا كرد .... اما سعي كردم درستش كنم!شما هم حتماً‏بههر شكلي كه شده درسش كن چون از همه چي ادم رو ميندازه كه هيچ،‏كم كم جسمي هم به هم ميريزيد (روحيش هم كه خب...)
    + محدثه 
    واقعاً‏چه حس بد يه كه موبايل ادم ريست بشه!
    طرف مشاور وزير بوده،يه موبايل با 2 تا سيم كارت و خودش ميگه بيشتر از 1000 تا شماره!
    ميره كافي شاپ و چون شب بوده،‏و بعد از عروسي...ميره دست به آب!
    ناگهان موبايل محترمه ....
    + محدثه 
    عجب قهر باحالي.... البته من اين حس هيچ وقت اين طوري نداشتم!
    فقط با پدرم...
    واي وقتايي كه با هم سر يه چيز كوچولو بحثمون ميشه ....با اينكه ميخواهم به روومون نياريم (هر دومون)‏اما هم از درون به هم ميريزيم هم تابلوئه و بقيه ميفهمند!
    مامانم ميگه،‏محدثه تواگه نباشي بابات يه روز هم بند خونه نيست
    پ.ن. من فكر ميكردم تا حالا هوي مامانم هستم،‏الآن ميبينم دوستشم
    + محدثه 
    سلام
    جداً‏پست قبل ... آخـــــــــــــــــــي!‏لو رفتين پس!
    + حسن 

    درباره قهر با آبجي درك مي‏كنم. البته شيد هم درك نمي‏كنم. اما اين رو مي‏دونم كه خيلي دردناكه...

    من بايد درباره همه موارد اظهارنظر كنم؟ دوست ندارم.

    همه رو خوندم.

    همين.

    راستي! من از اين ليلي و مجنون‏هاي افسانه‏اي چندشم مي‏شه؛ حالم به هم مي‏خوره. اه

    البته فكر نكني از عشق بدم مياد و ايناها...

    حوصله توضيح و توجيه و اينا رو ندارم.