• وبلاگ : تخيّلات خزان‌زده يک برگ بيد
  • يادداشت : مصلحت سنجي تا کي؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
    • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نگين 

    من جاي تو بودم تلافي تمام اين چند روز رو يه باره سرش در مياوردم...باور كن !!! اونوقت ياد ميگرفت كه ديگه ناز نكنه

    از كي تا حالا مجنون عاقل شده ؟؟؟تا يادي ماست ليلي به گردو بازي كردن مجنون ميخنديده...هان ؟؟؟؟!!‏

    پاسخ

    ببين ! اون ليلي و مجنون مال تو قصه ها بود!!!!!!!!!!!!! ديگه نجور اونجوري!تازه اين ليلي و مجنون قصه ما هر دوتاشون مجنون اند!
    + نگين 
    آشتي كردي؟؟؟من شيرينيييييييييييييييييي ميخوام !!
    پاسخ

    سلامآره! بالاخره من کوتاه اومدم! شيريني شما هم محفوظ!!! تو بيا اصفهان.