بالاخره راهی شدیم. نمی‌دونم اسمش رابزارم توفیق؟ لیاقت؟ 
چون هنوز میدونم آماده نیستم!
 چندین سال پیش بود که مختص سفر کربلا گذرنامه تهیه کردم. اون گذرنامه باطل شد  و نشد و نشد و نشد.
همه رفتند و من نشد که برم.
حالا می‌خوام برم کربلا. برای درک خون حسین، ادب عباس ، مصائب زینب ، گریهء علی اصغر ، اشک رباب ، عطش کودکان ، قلب حبیب ، صلابت علی اکبر ، شرم فرات و عشق 72کبوتر.
حقیقتا راست گفته‌اند پنجره فولاد رضا برات کربلا میده...
حلال بفرمائید.