نظرات ياداشت توكل - تخيّلات خزان‌زده يک برگ بيد

سلام عليكم ..

جديدا شبا هر جوري شده ميخوابم جتي با قرص خواب هم شده ميخوابم ..چون کلا بر عاطفي شب بالاست و کلا کرم داره که آدم رو آزار روحي رواني بده..شب رو ميگما (شرمنده مودب تر نميشد !)

مطمئني كسي ديگه اي تو خونه تون بيدار نبود؟؟احتمالا شب زنده داري واگير داره..التماس دعا حاج آقا !‏

ديدي چه بامزه آقا بزرگ و مامان بزرگا شخصيت كذايي و بدون احساس مامان باباهارو ميشكنند..من كه هروقت بحث احساسي ميشه و خانواده اصرار ميكنند كه اونا اينجوري نبودن و منطقي بودن واز اين چرت و پرت ها پاي مامان بزرگم رو ميكشم وسط كه آبروشونو ببرن

(خبيث شدم ميدونم !)

دختر اگه دلش 100جا هم گير باشه اخرش قسمتش معلومه !! اونم يه نفره

خدا شانس بده.ما كه شانس هيچي نداشتيم رفيقم روش ..ما كه رفقامون خنده و گريه شون تابلوهه ...

در مورد بقيه هم حرفي نميزنم چون بايد بي ادب بشم اونجوري

ميدوني پاي بساط چي حال ميده ؟؟؟چه چه زدن هاي شجريان

!! البته شخصا پسته بادومش رو بيشتر دوست دارم !

پاسخ

خوب بعضي خواب و خيال ها اونقدر قشنگند که آدم حيفش مياد به زور قرص و دارو ازش محروم بشه! مخصوصا برا يکي مثل من که هميشه خدا خيالاتش خزان زده بوده... /// حالا شب زنده داريامون مونه! /// سرخي که از شرم روي گونه هاي مامان نشسته بود ديدني بود /// دمت گرم. اينم از اون جمله ها بودها! /// خوب خنده شادي و گريه شادي يه کم شبيهند ديگه : دي! /// اينجا مهستي داشت چه چه ميزد و ميوه هم بود! تشريف بياريد جاي شما خاليه ها!!!!