• وبلاگ : تخيّلات خزان‌زده يک برگ بيد
  • يادداشت : اين عشق لعنتي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يه عاشق 
    + يه عاشق 
    يه سوال ؟ فاصله ي سني خيلي مهمه؟
    + يه عاشق 
    دلم گرفته نمي دونم چي شد که عاشق شدم من خيلي مغرور بودم و حالا هم اين غروره که نميذاره بهش بگم عاشقتم


    سلام به وب سايت ما هم سر بزنيد

    www.tablighatagahi.com

    + محدثه 
    واااااااااااي چه جالب!
    من اين شعر رو همين الآن واسه يكي نوشتم!!!!
    پاسخ

    کدوم شعر؟ شعر نگين را؟

    ديد مجنون را يكي صحرا نورد

    در ميان باديه بنشسته فرد

    كرده صفحه ريگ و انگشتان قلم

    ميزند با اشك خونين اين رقم

    گقت اي مجنون شيدا چيست اين؟

    مينويسي نامه سوي كيست اين؟

    گفت مشق نام ليلي ميكنم

    خاطر خود را تسلي ميكنم

    نيست جز نامي از او در دست من

    زان بلندي يافت قدر پست من

    ناچشيده جرعه اي از جام او

    عشق بازي ميكنم با نام او

    "جامي"

    خوشگل بود ..گفتم بي نصيب نباشي

    پاسخ

    گفت. خاطر خود را با مشق نامش با خيال رويش با صداي دورش تسلي ميکنم...
    وا عجبا !
    پاسخ

    چيه مگه؟!!!!!!!
    + محدثه 
    سلام
    چقدر زيبا
    لذتي دارد خواندن متنهايي كه عشق را با واژه واژه تعريف كرده اند ...
    خوشحالم
    آرامش ميگيرم وقتي ميام اينجا ...
    چند وقتي بود فراموش كرده بودم بعد از شكرلله سجده ي اخر چي بگم!
    و عشق
    صداي فاصله هايي كه مثل نقره تميزند ...
    يكي بياد به سهراب به ادامه ي شعرش رو عوض كنه!
    شاد زي
    پاسخ

    سلام. اينها متن هاي توصيفي نيست. مخصوصا توصيف عشق! اينها خاطره نگاري است آنهم خاطراتي تخيلي... به نظرم توصيف يک خيال سخت تر از توصيف يک واقعه يا چيزي است که انسان آن را ديده است! از اين روست که شايد اين توصيف ما چندان با آنچه بقيه ديده اند مطابقت نداشته باشد... شما به بزرگواري خود ببخشيد.
    + بچه 

    سلام. خوشحالم اينجا راحتي و راحت مي‏نويسي.

    در حد يه پيشنهاد ... قبلا بهت گفتم. ع‏ش‏ق ... ديگر خود داني. مقدسه.

    پاسخ

    سلام دوست خوب من! نميدوني چقدر خوشحالم ميکني که اينجا پيام ميدي.... شايد اينجا هم آنقدر ها راحت نيستم. به فکر نقل مکانم. به جايي دور حتي دورتر از پارسي بلاگ. و اما ع.ش.ق. نمي توانم جدا جدا تحملش کنم. مخصوصا الآن. بگذار به وصل واژه هايش دلخوش باشيم...