سلام. خودم هم نمي دونم يه ماه پيش، دو ماه پيش، کي بود که گذارم افتاد به بيدستانتون. يکي دو جمله خوندم خيلي خوشم اومد. عجله داشتم نشونيتونو تو پيونداي اينترنت اضافه کردم و رفت به امان خدا...
عدل همين حالا که دم امتحانا و وحشت درساست، عجيب وسوسه شدم که فهرستارو يکي يکي باز کنم...
اين دلستان شما هم کلي وقتمو گرفت از بس قشنگ بود...تا تهش خوندم. (درواقع از ته تا سرشو خوندم...يعني از بالا به پايين...) دمتون گرم...
مي شه حالا حالاها ننويسيد!!! بخدا مي افتم از واحداما!