• وبلاگ : تخيّلات خزان‌زده يک برگ بيد
  • يادداشت : ادب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ... 

    شايد دليلت واسه نرفتن قانع کننده نبوده

    درضمن به شدت معتقدم بايد در مورد يه موضوعاتي دعوا و بحث داشت تا يهو نترکن!يعني بايد هر از گاهي يه روزايي در مورد مسائل ازار دهنده صحبت کرد-حتي اگه اون روزمون رو خراب ميکنه- تا اون مشکل کمتر پيش بياد!

    نظر شخصي ست!

    پاسخ

    دليل خاصي نداشتم!‏فقط خواستم روز تعطيلم تو خونه باشم و استراحت كنم. نظرم مقبول نيفتاد نتيجه اش اون شد! === من نيز البته معتقدم بايد مسائل را قبل از اينكه به وجود بياند حل و فصل كرد. يعني تا آدم احساس ميكنه داره يه موضوعي پيش مياد با صحبت حلش كنه...
    + ... 
    ااااااااااااا وقتي سوالم رو فرستادم ديدم دو نقطه جونم هم همين سوالو پرسيده!جوابش رو هم خوندم!فضولي م بر طرف شد
    پاسخ

    شمات از اين قانونانداريد؟!!! (فوضولي نباشه!)
    + ... 


    قانون روزهاي تعطيل چيه؟نکنه خواب تا لنگ ظهر ه؟

    تازشم من اصلا ًفضول نيستما:دي

    پاسخ

    بله! به دو نقطه جان! هم گفتم. هر ترفندي بچينم باز يه جوري ميشه كه آدم مجبور ميشه از خونه بره بيرون!
    قانون روزهاي تعطيل چيه ؟اخه خونه به خونه فرق ميكنه

    سر اون جريان ادب خانوادگي من مخالفم ..چون خودم مثال نقضشم كه تحت تاثير محيط و دوست بودم.درسته جلوي مامان بابام هيچي نميگم اما تا يه چيزي ميشه يه فحش مي ياد سر زبونم و بايد مواظب باشم نپرسه

    چقدر محيطتتون دعوا داره .. دوست ندارم
    همون خط اخر رو عملي كن كه اول با هم هماهنگ كنيد بعد نرين
    پاسخ

    قانون روزهاي تعطيل را كه چند پست پيش گفتم! اينه كه حتما بايد بريم بيرون! محيط دعوا نداره! شايد من زيادي دعوانگاري ميكنم! بايد چيزاي ديگه بنويسم.شايدم چون ذهنمو مشغول ميكنه مينويسم! آفرين! منم همينو ميگم. هماهنگ كنيم كه من بگم نه و نريم!