• وبلاگ : تخيّلات خزان‌زده يک برگ بيد
  • يادداشت : مکن از سختي ره شکوه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    پارسي بلا گ ديوونه شده ها...خدا شفاش بده !!

    انگاري رفيقت زيادي خوش مزه است ..

    بدم بچه چي کار زوج جوان داري..الهي زودتري زوج بشي و بيام اصفهان و اون وقت واسه تو پيف پيف کنم !!!!

    خوبه که اينقدر درس ميخوني...

    تموم...متن نذاشتم..امان از دست تو ومحدثه که نمي زارد آدم به کارش برسه...وتعطيل کند وبلاگاتونا که من بتونم به کارام برم...خوبه ؟

    روزهات خوش !

    پاسخ

    -- پارسي بلاگ که ديگه داره پاک نا اميدم مي کنه. -----رفيقم که هيچي! خودم خوشمزه ترم. بعضي از تيکه هارو خجالت ميکشم بگم! نه از شماها! از بچه هام و نوه هام که پس فردا مي خواند اينجا رو بخونند!--- خداييش زشت نيست؟ يعني تو اين کارشون را تاييدميکني؟ من تنها که نمي گفتم. همه پچ پچ ميکردند. زشت بود کارشون. مثل اين ...----- بهونه الکي نيار. چند وقته متنهات خيلي آبکيه! به روز هم که نيست. اصلا درشو ببندبرو!!!!! يادته اولين کامنتهامو؟؟؟! هنوزم ميگما!!!! به نظرم داري از زيرش در ميري! خوب خجالت نداره که دختر جان! بگو نمي تونم بنويسم!!!!!!!!!!!!!