• وبلاگ : تخيّلات خزان‌زده يک برگ بيد
  • يادداشت : تلخي ايام جدايي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    *از بس مبهم مينويسي خب ..ملت که آيکيو بالا ندارند..امثال منم که هيچ !کلا فکر نميکنند که برداشت داشته باشند .

    *اصفهاني ....

    *وا...چه بد شانس....

    *ديدي تو اين جور مواقع کوچکترين بهونه واسه موندن ميتونه واست آرزوي دست نيافتني بشه !

    *ميشه منم بدونم واسه چي خنديديد؟؟؟

    *به سلامتي ديوار که هر کس و ناکسي بهش تکيه ميکنه ...به سلامتي گاو که نميگه من ميگه :ما

    *چقدر طرف دلسوزه هم کلاسي هاش بوده...نازي !!

    *هموني نيست که اون دفعه فهميده بود کلاس ر و دو در کرده بودي؟؟اگه همون باشه علاوه بر گوش تيز يادو هوش توپي هم داره !

    پاسخ

    • اين مال کدوم قسمت متن بود! (فکر آي کيوي پايين منو بکن! اين هزار بار!)===• برا فکر خودم خنديدم!• يادمه تکنولوژي لبنيات که داشتيم خانم دکتر گفت: بازم به معرفت گاو! شماها اگه مي خوايدبه هم فحش بديد نگيد گاو چون اينجوري داريد به گاو فحش ميديد!!!• نه بابا! اين به فکر خودشه. چاپلوس هاي ... • آره همونه ديگه اي کيو! مگه ما چند تا دکتر داريم که شنبه ها باهاش قندداريم؟؟؟!!!