شعرت درد دلم بود
گفته ات از ته دلم بود
يک عمر کار داشتم ميدونستم که چيکارم
ولي حالا که نياز دارم همه چيزم از دست دادام
وقتي شعرتو خوندم اشکم جاري شد
چون درد دلم بود
شديد دلم شکسته كاش كسي ميومد ميگفت چكار كنم
آخه خدا تو كه اون بالا نشستي بگوو چكار كنم