• وبلاگ : تخيّلات خزان‌زده يک برگ بيد
  • يادداشت : باز دلم بوي محرم گرفت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محدثه 
    جدا‏ًاين شعر مال صائب بود!
    عجب چيزي بودااااااااااااااا
    آدم فكر ميكنه صائب نشسته جلوش داره حرف ميزنه
    پاسخ

    جدا داره؟!!!! خوبه تخلصش هم هستا!!!!! بله مونده تا صائبوبشناسيم. حيف اون شش هزار بيتي که گم شد