• وبلاگ : تخيّلات خزان‌زده يک برگ بيد
  • يادداشت : يا اباالفضل
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    حرم= حُرمت !
    پاسخ

    بله!
    مطمئنا خدا به ملتي که به خود رحم نکنند رحم نخواهد کرد.»

    ملتي که دولت رو به دست خود رنگ ميکنند بايد چنين چيز هايي ر و نديده بگيرند چون دولتشان هم اين ها را رنگ ميکند ! 
    پاسخ

    اين جمله قرمز رنگ كه يه آيه بود از جلد دوم قران! و اما در مورد دولت: من حرفي ندارم!!!!!
    چقدر –بعضي از- اين دخترها احمق اند.

    نظرم در مورد پسره اينه که اگه خيلي ادعاي زرنگي داره نبايد جواب دختره رو بده ..به حرم حلقه اي که توي دستشه ..شايد اون لحظه حلقه در دستش نبوده که اون دختر احمق جلو نياد.... 
    توي دنيايي که زندگي ميکنيم بهتره محکم بودن رو به محترم بودن ترجيح بديم ! 
    پاسخ

    والا من نمي‏دونم شما از كجا فهميدي كه پسره جوابشو داده؟ پسره جواب كه نداده هيچي تازه يه جور هم برخورد كرده كه يارو بفهمه. اين دختره خودش راهو عوضي ميرفته. صاف كه نميومده بگه ا من دوست ميشي؟ هي اس ام اس ميداده: تو چطور خدا را شناختي؟!!!» يا «براي انسان شدن چه بايد کرد؟!!!» فكر كرده حالا اگه از اين راه وارد بشه هم تهمتي برش نيست و هم از همون راهي اومده كه پسره اهلشه! ديگه پسره چه جور بهش بفهمونه؟ حماقت مگه شاخ و دم داره؟ البته رفيقهاي دختره ميگفتند عشق چشماشو كور كرده بوده. درست عين زليخا!!! بعدشم معني جمله آخرتون را متوجه نشدم. ميشه بگيد؟
    اين چند کلمه‌ي خودماني آخريه ،جدي جدي بود ديگه؟
    پاسخ

    وا؟ مگر بقيه اش شوخي بود؟ مگر اينجور چيزها شوخي بردار است؟