- امسال خیلی زمستونش بد بود. اصلا برف نیومد!

- بهتر! برف می‌خوای چیکار؟ حوصله سرما رو ندارم. دوست داری تو سرما بلرزی؟

- سکوت...

- سکوت...

( دوزاریش کج بود. گند زد. منظورش را متوجه نشده بود.)

- روزِ برفی کی میشه؟

- وای! یادم نیست. هر چی بود تو همین دی بود.

- یادش بخیر...

- آره ! حیف اون همه غذا که نخوردیم...

- ...

- ...

- برو تو وبلاگ ببین کی میشه. می‌خوام اینبار من مهمونت کنم اونجا.

- باشه میرم. دلم براش تنگ شده...

 

کاش چهارشنبه هفته آینده برف ببارد...