- استاد ‌گفت: «هم تو امریکا و هم تو ایران نظام سرمایه داری حاکم است حتی تو امریکا 90 درصد امکانات در اختیار 10 درصد افراد جامعه است و تو ایران 80 درصد امکانات دراختیار 20 درصد افراد. پس چرا اکثریت مردم امریکا از وضع موجود راضی‌اند ولی اکثریت مردم ایران ناراضی؟» بلند شدم و گفتم: «چون تو امریکا اون 90 درصد جیره خور اون 10 درصد هستند اما تو ایران اون 80 درصد مالباخته و غارت شدهء اون 20 درصد! چون توامریکا اون 10 درصد از سر ریز مالشون شکم اون 90 درصد را سیر می‌کنند اما تو ایران اون 20 درصد اونچنان دستهاشون را به هم فشرده‌اند که یک قطره آب هم از زیرش نمی‌چکه! اینه که مردم امریکا راضی اند و مردم ایران ناراضی.»

- آقاجان! دروغ گفته‌اند هرکه با اخلاق تر باشه، هرکه با تقواتر باشه، هرکه هنرمندتر باشه مردم بیشتر احترامش می‌کنند. به خدا هر که ثروتمند تر باشه بیشتر احترامش میکنند. مثل همین چند شب پیش! اولش که حاج رضا زنگ زده می‌گه: یه پارچه بنویس برا پسر عمه بابات که داره از مکه میاد. میگم :حاجی جون شماها مگه اینو میشناسید؟ میگه: نه! این اومده زمین مسجد را خاکبرداری کرده چند میلیون تومن پولش شده. تو یه پارچه بنویس ببینیم میشه با یه پارچه سر و تهش را هم بیاریم؟! گفتم: حاجی کور خوندی! بعدش زنگ زده میگه: هر موقع از مکه اومد خبر کنبریم ببینیمش! گفتم: حاجی ما خودمون هم نمی‌ریم اینو ببینیم! فردا شبش زنگ زدم گفتم : اومده اگه می‌خوای بیا بریم ببینیمش. گفت: اووووه ! ما همون دیشب رفتیم دیدیمش! گفتم حاج آقا هم اومد؟ گفت: آره! می‌دونی چقدر هم حاج آقا باهاش رفیق شد و خوش و بش کرد! ... (با بابا شرط بسته بودم که حاج آقا هم میره اینو ببینه، اما بابای سادهء ما مرتب می‌گفت نه! حاج آقا نمیره!... وقتی فهمید گفت: خوب همین کارها را می‌کنند که پشت سرشون حرف می‌زنند دیگه...)

- استاد علی اومده بوداینجا. می‌گفت همین الآن یه قرارداد 40 میلیونی را فسخ کردم. می‌گفت بااین رویه که قیمت آهن و مصالح داره میره بالا دیدم کم میارم. (عجب مملکتی شد!)

- ببین کی گفتم‌ها! این‌ها اینطور که دارند با  ملت بازی می‌کنند، دارند با استقلال کشور بازی می‌کنند...

- بیچاره احمدی نژاد!

- می‌گم حداقل دیگه عشق کاری به ثروت نداره. میگه: «ثروت در عشق اسباب کامیابی است! تو ثروت داشته باش کدوم دختر احمقیه که به عشق تو پشت پا بزنه؟!»

- دوست دارم فحش بدم به اونکه اول بار پول رااختراع کرد. (خوب بودا! الآنم مبادلهء کالا به کالا بود! می‌دادی ، می‌گرفتی ! )

- داش علی میگه پسر خاله امیر پورها مرده، نفری ده بیست میلیارد تومان ارث رسیده به بچه هاش! (شانس نداشتیم حداقل یکی از اجدادمون پولدار باشه!)

- یه ترم بود که به زبون همه افتاده بود: «اگه شانس ما شانس بود ... » (بقیه‌اش سانسوره!)

- به مامان میگم: مامان می‌دونی فرق دزد با پولدار چیه؟ یه کم فکر می‌کنه و میگه خودت بگو! می‌گم: «فرق دزد و پولدار اونه که دزد مال اغنیا را می‌بره اما پولدار مال فقرا را !» (حالا کدومشون با معرفت ترند؟ ای ول به هر چی دزده...)

- فکر کردی این‌ها خدا را قبول دارند؟ پول خدای آن‌هاست!

- راست گفته‌اند: « پول پول میاره.» (هر چی می‌کشیم از دست نداریمونه!)

- هر چی جرم و جنایت میشه یه انگیزه مادی پشتش نهفته است. برو یه تحقیق بکن می‌فهمی راست می‌گم یا نه...

- ناپلئون هم بعضی وقت‌ها حرفای ناپلئونی می‌زده ها! : «شرط اصلی موفقیّت در تمام مراحل زندگی 3 چیز است: اول پول، دوم پول، سوم پول!» (دمش گرم!)

- خدا را شکر که من هم این انشا را نوشتم: «علم بهتر است یا ثروت؟!»

- خدایا! من دوست دارم ثروتمند زندگی کنم. نمی‌خوام ثروتمند بمیرم‌ها ! (فرقش خیلیه‌ها. توجه کن!)

- خدایا آبرو بده، سلامتی بده، پول بده! (عجب صبری خدا دارد!)

چند کلمه خودمانی:

وقتیکه کیسه خالی شد، دل پُر می‌شود!

در خلوت خیال:

                             نبض تهی دست نگیرد طبیب ... درد فقیران همه جا بی دواست!

«پروین اعتصامی» 

میگه پول چرک کف دسته!!!