- خبری نیست! ما هنوز هستیم و الحمدلله خوبیم!

- روز تولدمان هم گذشت! هیچ گاه روز تولدم را دوست نداشته‌ام! امسال که یعنی باید دوستش می‌داشتم هم دعوا شد! عجب دعوایی! حتی نشد بروم منزل دوستان که آن‌همه زحمت کشیده‌بودند و برایم تدارک دیده بودند!

- کامپیوترمان خراب شده است! نیم ساعت طول می‌کشد تایک فایل ساده را باز کند! هر موقع درست شد جواب کامنتها را می‌دهیم. همین متن چند خطی را هم به زور هُل دادیم روی خط!

- مملکت حمار اندر حمار شده است! یکی سهم کوچکی از چیزی یا جایی می‌خواسته به او نداده‌اند، حال یارو راه افتاده و شهر به شهر پته‌ی آقایان را ریخته روی آب! خوب شد که دو تا شهر بیشتر نرفته، دستگیرش کردند و انداختندش زندان! وگرنه معلوم نبود اگر می‌خواست همه‌ی آن 123 پرونده را برای ملت بخواند چه می‌شد! جالب اینجاست که هیچ کس به یاری این بنده‌خدا بر نخواسته است! همه جا و همه کس او را تکذیب کرده و از خود رانده‌اند! گویی یارو همین دیروز از شکم ننه‌اش در آمده  و این همه پرونده را هم از آن دنیا با خودش آورده است! جالب تر اینجاست که انگار نه انگار! آقایان اصلا آب هم در دلشان تکان نمی‌خورد! اصلا گویی این یارو را ... خودشان هم حساب نمی‌کنند! به خدا عجب مملکت خوبی داریم‌ها! یارو یکماه پیش سخنرانی می‌کند، هیچ کس اهمیتی نمی‌دهد، بعد از یکماه که فیلمش کم کم پخش می‌شود یک شبه می‌گیرند به جرم اختلال در امنیت ملی می‌اندازندش زندان! بیچاره! دلم برایش می‌سوزد! نمی‌دانم فکر کجارا کرده بود که دست به این اقدام انتحاری زده بود! اما مطمئنا برای رضای خدا و احیای عدالت علوی که چنین نکرده و گرنه چه معنی دارد در مملکت آقا امام زمان با کسی که ندای عدالت سر دهد اینگونه برخورد کنند؟! (عجب! قدرت خدا را می‌بینی؟ راست می‌گویند تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها! 4 سال پیش آقای احمدی می‌گفت که آن‌معدن سنگ معروف شیراز مال حاج آقا ... است و ما به او گفتیم برو ... نگو مؤمن! این آقا هر دوهفته در میان نماز جمعه می‌خواند، او را چه به معدن سنگ؟! حتی یاسر هم که پارسال رفته بود شمال گفت که حاج آقا ... در ویلای کناری ما سکنی گزیده بود و چگونه خوش می‌گذراند اما ما باز به او هم  گفتیم ... نگو مؤمن!) {در جای خالی کلمهء چرت و پرت را بگذارید!}

- بی خیال این بحثهای سیاسی! اصلا ما را چه به سیاست؟ همین که فردا امتحان داریم و هنوز یک کلمه نخوانده‌ایم و تا ساعت 2 نصف شب نشسته‌ایم فوتبال تماشا می‌کنیم، خودش کار حضرت فیل است! اصلا همین که آلمان باخت و اسپانیا برد ما را بس!

چند کلمه خودمانی:

پایان نگری نیمی از معیشت است. «حضرت محمد(ص)»

در خلوت خیال:

هر که اول بنگرد پایان کار ... اندر آخر او نگردد شرمسار

پ.ن: این روزها همه دنبال این یارو می‌گردند! گفتیم بگذار عنوان رااسم او انتخاب کنیم بلکه این وبلاگ گمنام ما هم در گوگل اسم و رسمی بیابد! آقایان فکر کرده‌اند فقط خودشان بلدند از آب گل آلود ماهی بگیرند؟! نخیر ما هم بلدیم!!! 

حیف نبود جام به این قشنگی به دست آن نئو نازی های از خدا بی خبر بیفتد؟!