قضیه از این قرار است که صاحب ارجمند این وبلاگ برای ما یک کامنت گذاشت. ما نیز به جهت رعایت ادب و احترامِ ایشان، در اولین فرصت رفتیم، سری به وبلاگشان زدیم، نوشته‌هاشان را خواندیم و یک کامنت خصوصی برای ایشان گذاشتیم.

تا اینجای کار همه چیز عادی به نظر می‌آید. مثل همهء رفت و آمدهای وبلاگی. اما انگار مشکل از آنجا آغاز شد که در همان اولین دیدار، هویت صاحب وبلاگ بر ما معلوم شد! صاحب وبلاگ شخصی بود که چند روزی است برچسب «تعطیلی» روی وبلاگ اصلی‌اش در پارسی بلاگ زده بود و تقریبا یک ماهی می‌شد که پنهانی در بلاگفا می‌نوشت.

از آنجا که من بارها و بارها نظراتی در وبلاگ ایشان داده بودم و بدون استثنا، هیچ‌گاه پاسخی دریافت نکرده بودم، همیشه این سوال ذهنم را به خود مشغول کرده بود که چرا ایشان به بعضی کامنت‌ها پاسخ می‌دهد اما حتی برای یک بار هم به نظرات ما پاسخی نمی دهد؟! و نیز چرا ایشان که اینگونه مستمر نوشته‌های ما را می‌خواند و بعضا کامنت می‌دهد، به جواب‌هایی هم که ما بر نظرات ایشان می‌دهیم هیچ‌گونه توجهی ندارد؟! اگر ارتباط با ما برای ایشان خوشایند نیست، پس چرا مرتب در وبلاگ ما نظر می‌دهد؟ و اگر به گفتهء خودشان این ارتباطِ وبلاگی را می‌پسندند، پس چرا حتی یک‌بار هم به کامنت‌های ما پاسخ نداد؟

این شد که در همان کامنتی که ما در وبلاگ جدید ایشان دادیم، ضمن تشکر از حضور ایشان در وبلاگ مان به این نکته نیز اشاره کردیم و گفتیم: «آنجا که پارسی بلاگ بود و پیشرفته‌ترین سیستم مدیریت وبلاگ بود و سیستم پاسخگویی به کامنت داشت، شما هیچ‌گاه پاسخ ما را ندادید؛ اینجا که دیگر بلاگفاست و امیدی به پاسخگویی نیست، اما اگر دلتان به حالمان سوخت و خواستید پاسخ دهید، لطفا در قسمت نظرات وبلاگ خودم پاسخ این کامنت را بدهید.»

این را ما نوشتیم و آمدیم بیرون، اما فردای آن روز که رفتیم ببینیم آیا ایشان مطلب جدیدی نوشته‌است یا خیر، با کمال تعجب دیدیم که وبلاگ حذف شده است! حدس زدیم که حذف وبلاگ به خاطر همان کامنتی است که ما گذاشتیم. به خاطر کامنت که نه! به خاطر لو رفتن هویت ایشان نزد ما! چرا که ایشان با آدرس جدید در بسیاری از وبلاگ‌های پارسی بلاگ نظر داده بود و دوستان نیز بعضا به وبلاگ ایشان سر زده بودند، اما انگار کسی متوجه نشده بود که ایشان همان است !

 به همین جهت و نیز به علت آنکه هیچگونه دسترسی به صاحب وبلاگ نداشتیم، آدرس را ثبت کردیم تا شاید ایشان بیایند و دلیل این کار را حداقل برای خود من بگویند، چرا که به من خیلی برخورده است!

خودتان را جای من بگذارید: یک نفر که دورادور او رامی‌شناسید و نسبت به او ارادت خاصی هم دارید وبلاگ جدید شما را کشف می‌کند. مرتب می‌آید نظر می‌دهد. شما هم ضمن احترام به او و پاسخ دادن به نظراتش گاه و بیگاه می‌روید به وبلاگش هم سر می‌زنید و  نظر می‌دهید. ولی او هیچ وقت پاسخ شما رانمی‌دهد. یک روز هم به طور ناگهانی وبلاگش را می‌بندد و می‌رود! مدتی بعد با آدرس جدید می‌آید و نظر می‌دهد. شما به وبلاگ جدیدش می‌روید و به محض خواندن مطالبش او را می‌شناسید. اگر مثل من خیلی ساده باشید، در همان اولین کامنت به اسم او را خطاب می‌کنید و می‌گویید خوشحال هستید که آدرس جدیدش را یافته‌اید. حال او می‌آید و نه تنها پاسخ شما رانمی دهد، بلکه وبلاگی که بیش از یکماه است با ذوق و شوق در آن می‌نویسد را به خاطر همان سادگی شما حذف می‌کند و می‌رود! چه حالی به شما دست می‌دهد؟!

من می‌توانستم نگویم او را شناخته‌ام اما مثل همیشه با سادگی تمام رفتم گفتم فلانی سلام!

من می‌توانستم پیام را عمومی بگذارم و افتخار کشف صاحب وبلاگ را به نام خودم ثبت کنم!

من می‌توانستم الآن بگویم آن شخص چه کسی بود اما باز هم به احترامش و به احترام شخص دیگری که دوستش دارم، به صورت مبهم اشاره‌ای کردم. امیدوارم اگر ایشان اینجا را خواند حداقل بگوید چرا؟!

پ.ن: از آنجا که می‌دانستیم حس کنجکاوی باعث می‌شود روی لینک این وبلاگ کلیک کنید ما هم آدرس خودمان را وارد کردیم تا الکی آمارمان برود بالا!