در بند هواییم یا ضامن آهو
در فتنه رهاییم یا ضامن آهو
بی‌تاب و شکیبیم، تنها و غریبیم
بی‌سقف و سراییم، یا ضامن آهو
سرگشته‌تر از عمر، بر‌گشته‌تر از بخت
جویای وفاییم یا ضامن آهو
آلودهء بدنام فرسودهء ایام
با خود به جفاییم یا ضامن آهو
آلوده مبادا فرسوده مبادا
اینگونه که ماییم یا ضامن آهو
پوچیم و کم از هیچ هیچیم و کم از پوچ
جز نام و نشاییم یا ضامن آهو
ننگینی نامیم سنگینی ننگیم
در رنج و عناییم یا ضامن آهو
بی رد و نشانیم از دیده نهانیم
امواج صداییم یا ضامن آهو
صید شب و روزیم پابند هنوزیم
در چنگ فناییم یا ضامن آهو
مجبورِ مخیّر، ابداعِ مکرّر
تقدیر قضاییم یا ضامن آهو
افتاده به عصیان، تن داده به کفران
آلوده رداییم یا ضامن آهو
حیران شدهء رنج، توفان زدهء درد
دریای بُکاییم یا ضامن آهو
تو گنج نهانی ما رنج عیانیم
بنگر به کجاییم یا ضامن آهو
با رنج پیاپی در معرکهء ری
بی‌قدر و بهاییم یا ضامن آهو
رانده ز نیِستان، مانده ز میستان
تا از تو جداییم یا ضامن آهو
دلخسته و رسته از هر چه گسسته
خواهان شماییم یا ضامن آهو
با ما کرم تو ما در حرم تو
ایمن ز بلاییم یا ضامن آهو
مشتاق زیارت تا جبههء طاعت
بر خاک تو ساییم یا ضامن آهو
آیا بپذیری ما را بپذیری؟
در خوف و رجاییم یا ضامن آهو
مهر است و اگر قهر، شهد است و اگر زهر
تسلیم شماییم یا ضامن آهو
فریادرسی تو، عیسی نفسی تو
محتاج شفاییم یا ضامن آهو
هر چند گنهکار هر قدر سیه‌کار
بی‌رنگ و ریاییم یا ضامن آهو
ما خاک ره تو در بارگه تو
گویای ثناییم یا ضامن آهو
سوگند الستیم پیمان نشکستیم
در عهد بلی?‌ییم یا ضامن آهو
یار ضعفا تو خود ضامن ما تو
ما اهل خطاییم یا ضامن آهو
هم مسکنت ما هم مرحمت تو
مسکین غناییم یا ضامن آهو
از فقر سرودیم یا فخر نمودیم
فخر فقراییم یا ضامن آهو
در صفّه مولا همراه «مصفا»
اصحاب صفاییم یا ضامن آهو
این بخت «سهیل» است
کش سوی تو میل است
در نور و ضیاییم یا ضامن آهو
زین نظم بدایع وین اختر طالع
اقبال هماییم یا ضامن آهو

«سهیل محمودی- به لطف پارسی بلاگی که بیش از 30000 حرف ارسال نمی‌کند و به احترام حوصلهء کم خواننده‌ها با اندکی تخلیص»

چشم بگشا که جلوهء دیدار ... متجلی است از در و دیوار... «عطار نیشابوری»