- وقتم داره هدر میره.

- حداقل یه اس ام اس که میتونه بده. بعضی کاراش واقعا اعصاب خورد کنه‌ها.

- اسم این خیابون شهید چمران بود. از همون اول هم یه طرف تابلوش خراب بود. همیشه با خودم فکر میکردم چه جای خوبیه واسه چیز قایم کردن! اما بعد به خودم میگفتم قایم کردنش کاری نداره چه جوری میتونه برش داره؟!

- بهش گفتم چیه با حجاب شدی؟ گفت: «من همونی هستم که بودم، این چادر هم که میبینی سرم کردم به خاطر اینه که یه شوهر مذهبی می‌خوام! یکی که واقعا بشه بهش تکیه کرد. یه شوهر می‌خوام که وقتی تو خیابون باهاش راه میرم به دختر دیگه‌ای نگاه نکنه.» گفتم بدبخت اون کسی که دل به این چادر تو ببنده. بیچاره نمیدونه زیر چادر چه خبره!

- امشب ذوق زده شدی؟

چند کلمه خودمانی:

هیچ چیز به جز جاذبه عشق نمیتونه آدمها راتا این حد به هم نزدیک کنه. هر چیزی به جز عشق زمانی دلزدگی ایجاد خواهد کرد. عشق می‌ماند و نگه می‌دارد.

در خلوت خیال:

همین بس شاهد یکرنگی معشوق با عاشق ... که بلبل عاشق است و گل گریبان پاره می‌سازد

«مولانا صائب»