هوس را از همان اول از عشقت زدودم...
هر چه هوس در من می مرد تو زنده تر می‌شدی؛
رشد کردی و نمو یافتی و شدی یک درخت
 8ساله؛
درختی در کنار بید مجنون؛
بید مجنونی که سرمای
 8 زمستان، قامتش را خم نکرد، اما در این روز برفی خم می شود تا نهال  8ساله عشقش را ببوسد...

نخل امید تو آن روز شود صاحب برگ...که سبکباری خود را به خزان نگذاری {صائب}

 

پ.ن: این متن از خاطرات روز برفی جامانده بود. بالاخره راضی شدم بگذارمش.