- تا همین الآن هیئت در خانهء نادر برقرار بود. به یاد شهید سلیمانی!
- وقتی میبینم حسین چطور تو همهء جمعها رشتهء کلام را به دست میگیره و حرف سیاسی میزنه و میخواد از یه چیزهایی دفاع کنه خوشحال میشم و بهش امیدوار، اما وقتی میبینم در کسب اطلاعات روز بی تفاوته و تو صحبتهاش خیلی سوتی میده و بعضی وقتها با دفاع نادرست آتو دست رقیب میده، احساس میکنم که اونم مثل بقیه است.(دقیقا مثل امشب و امروز)
- اگر کیبورد و موس و رایتر را خرید که خرید، اگه نخرید دیگه میفهمم که زیاد نباید روی حرفاش حساب کرد.
- زن عمو دختر عمو از زلیخا دفاع میکردند که ناگهان تازه داماد عمو هم به منتقدین اضافه شد. در این هنگام دختر عمو چنان چشم زهرهای به شوهر تازه رفت که بندهء خدا رنگ از رخسارش پرید!
- چرا من از غذای ماندهء ظهر خوشم نمیاد؟ مخصوصا اگر آن غذا را دوست نداشته باشم و تازه سرد هم باشه.
- وای! پسر خاله را دیدی؟ اون از تو راهپیمایی که من و سید جعفر را دید و راهشو کج کرد، اونم از تو قصابی که درست از کنار مغازه رد شد و تا منو دید صورتشو برگردوند! خونه ما هم که نمیاد. تا میفهمه ما میخواهیم بریم خونشون هم که میزنه بیرون. آدم تو کارهای این بشر میمونه! ما باید طلبکار باشیم، حالا اون اینجور رفتار میکنه! کاش میتونستم بزارم به حساب اینکه خجالت میکشه نگاهش تو چشمام بیفته اما این بشر خیلی پر رو تر از این حرفاست. (چه بهتر. بزار خودش کنار بکشه. من که کارهای پارسال همین موقعش و قضیه فیلم و مزاحمت تلفنی ها را یادم نمیره. پارسال همین موقع بود که داشتن دوتایی با هم نقشه میکشیدند! و مکرو و مکرالله... )
چند کلمه خودمانی:
وابستگی خوبه یا بد؟ مگه آدم از ابتدا همیشه دنبال آزادی نبوده و نیست؟ پس چرا مدام یه کاری میکنه که خودشو وابستهء کسی کنه؟ وابستگی خوبه یا بد؟ مگه همه دنبال این نیستند که آزاد آزاد باشند و کسی کاری به کارشون نداشته باشه؟ پس چرا کاری میکنند که یکی آنچنان بهشون وابسته بشه که دیگه نتونه تنها به زندگیش ادامه بده؟ وابستگی خوبه یا بد؟ مگه آدما دوست ندارند که بزرگ بشند که برا خودشون مستقل باشند؟ پس چرا میگردند و میگردند دنبال یکی که بعد جوری بهش وابسته بشند که دیگه نتونند یک لحظه جدایی را تحمل کنند؟ وابستگی خوبه یا بد؟!
در خلوت خیال:
دلم هر دم تو را گیرد بهانه ... چو مرغی کو جدا شد زآشیانه
چه دارم در هوای رویت ای گل ... به جز بانگ و نوای عاشقانه؟